اگر می توانستی خورشید را ببینی

کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی اثر آن لیانگ

اگر هر رازی که فاش می‌کردی، بخشی از وجودت را نامرئی می‌کرد، تا کجا پیش می‌رفتی؟ رمان فانتزی-معمایی «اگر می‌توانستی خورشید را ببینی» اثر آن لیانگ، داستانی نوآورانه و پرکشش در یک دبیرستان شبانه‌روزی نخبگان است. آلیس، دختری از طبقه متوسط، که به سختی در این مدرسه گران‌قیمت تحصیل می‌کند، متوجه می‌شود که قدرتی عجیب دارد: او می‌تواند نامرئی شود. او تصمیم می‌گیرد از این قدرت برای کسب درآمد و فاش کردن بزرگترین رازهای همکلاسی‌های ثروتمندش استفاده کند. اما هر چه بیشتر در این مسیر پیش می‌رود، هزینه سنگین‌تری برای قدرتش می‌پردازد.

در این کتاب می‌خوانید:

✔ یک رمان فانتزی-معمایی با ایده‌ای نو و هیجان‌انگیز

✔ کاوشی در مفاهیم نابرابری طبقاتی، جاه‌طلبی و بهای موفقیت

✔ داستانی درباره رقابت، دوستی و انتخاب‌های اخلاقی دشوار

✔ روایتی پر از تعلیق که شما را تا پایان درگیر خود نگه می‌دارد

مناسب برای:

✅ نوجوانان و بزرگسالان علاقه‌مند به رمان‌های فانتزی و معمایی

✅ خوانندگانی که از داستان‌هایی با محوریت مدارس شبانه‌روزی و رازهای آن‌ها لذت می‌برند

✅ دوستداران آثاری که به نقد اجتماعی در قالبی سرگرم‌کننده می‌پردازند

✅ کسانی که به دنبال داستانی خلاقانه با قهرمانی پیچیده هستند

این کتاب، داستانی است درباره دیده شدن و نشدن، و بهای سنگینی که گاهی برای دانستن حقیقت باید پرداخت. «اگر می‌توانستی خورشید را ببینی» شما را به این فکر وامی‌دارد که برخی رازها، بهتر است پنهان بمانند.